«استعاره» به عنوان مهمترین نوع مجاز و ساختارهای بیانی دارای اهمیت و جایگاه والای معرفتی و زیباشناختی است. در حوزه مطالعات ترجمه نیز بسیاری از صاحبنظران بر این عقیدهاند که ترجمه استعاره دشوارترین بخش ترجمه یک متن است. این مسئله در خصوص ترجمه متنی همچون قرآن کریم که کتابی است آسمانی و وحیانی، نمود و اهمیت بیشتری پیدا میکند. در مجموع با توجه به نظرات اندیشمندان پیشین و حاضر در چگونگی ترجمه و معادلیابی استعاره، میتوان به روشهایی همچون ترجمه استعاری، تحتاللفظی، معنایی، تشبیهی و... رسید که به نظر میآید با توجه به تعریف و کارکرد هر یک از مفاهیم ترجمه و استعاره و با در نظر گرفتن نوع متن قرآن کریم، روش ترجمه تحتاللفظی استعارههای قرآنی همراه با افزودههای تفسیری و یا معنا و پیام نهایی استعاره، مناسبترین و کارآمدترین روشها در ترجمه باشد. چرا که در این روش میتوان علاوه بر حفظ ساختار، سبک و سیاق و اصالت متن اصلی و ویژگیهای فرهنگی آن، با افزودن توضیحات تفسیری یا پیام نهایی استعاره، خواننده را در جهت فهم بهتر و کاملتر یاری نمود. در مقابل، بررسی ترجمههای قرآن کریم نشان میدهد که مترجمان معمولاً روشهای مختلفی را در ترجمه استعاره به کار بستهاند که این امر علاوه بر اینکه موجب سردرگمی خواننده ترجمه در برقراری ارتباط با متن مبدأ، و عدم دریافت جنبههای معرفتی و زیبایی شناختی آن میگردد، نشان از عدم وجود و یا ضعف «نظریه ترجمه» در ترجمه استعارههای قرآنی نیز دارد.