خلافت و جانشینی پیامبر اکرم (ص) و در اختیار گرفتن آن توسط خلفای پیش از امام علی(ع)، موضوعی چالش برانگیز بین شیعه و اهل سنت است که از دیر باز در بسیاری از محافل به صورت مجادلات کلامی و استمداد نابخردانه از ابزاری چون روایات برای غلبه بر حریف بازتاب یافته است. در این بین، ذهن بسیاری از افراد خواسته یا ناخواسته به این سمت میرود که چرا نام حضرت علی (ع) و تصریح به ولایت ایشان با توجه به نقش تکمیل کننده آن برای اسلام و مسلمانی که پیام آیه تبلیغ نیز هست، در قرآن یاد نشده است. بر این اساس شاید برخی از افراط گرایان درصدد برآیند تا با استفاده از روایاتی نایاب، تصور وجود نام ائمه (ع) در قرآن را به شکل حقیقتی قابل باور جلوه دهند. در این پژوهش با بررسیِ چند روایت در این زمینه، به وجود غالیان و افراد مجهول در سند روایات پی میبریم و با توجه به معنای اصلی هم خانواده واژههایی چون اقراء، تنزیل و نگاهی به ساختار روایات به معنایی جز معنای اصطلاحی آن دست مییابیم. پس از آن، قرائن و نشانهها و حکمتهای چندی در نبود نام ائمه (ع) در قرآن را بازگو و در نتیجه تلاش بیهوده قائلان به وجود نام ائمه (ع) در قرآن را روشن خواهیم ساخت.