نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تهران، ایران.
2 دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تهران، ایران.
چکیده
نقش دانش قرائت و تاثیر مستقیم آن در تفسیر آیات قرآن کریم انکارناپذیر است و از این رو مسالۀ قرائات همواره مورد توجه قرآنپژوهان قرار داشته است. یکی از ابعاد مهم در مسالۀ قرائت، بررسی رویکرد علماء سدههای نخست هجری به قرائت، به ویژه رویکرد آنان نسبت به قرائت رایج امروزی (روایت حفص از قرائت عاصم) میباشد که میتواند بیانگر رویکرد تاریخی به این قرائت تلقی گردد. اگر چه اخفش از بزرگان ادبیات عرب است و روند کلی حاکم بر کتاب معانی القرآن وی، اهتمام به مباحث ادبی است اما وی در راستای مباحث ادبی، به صورت گسترده به مسالۀ قرائت نیز توجه داشته است که با تحقیق در آن میتوان به مبانی او در مسالۀ قرائت و معیارهای وی در پذیرش یا گزینش قرائت دست یافت. بررسی عملکرد اخفش در مواجهه با روایت حفص از عاصم نیز نشان میدهد که اولاً وی در ترجیح و گزینش قرائت، بارها قرائتی مغایر با روایت حفص را برگزیده است و ثانیاً برداشت برخی نویسندگان از تعابیری چون «قرائة العامة» در کتاب اخفش که آن را به عنوان قرائتی رایج و مستقل بین مردم تفسیر کردهاند، برداشتی نادرست و بر خلاف گزارشهای صریح تاریخی است افزون بر آنکه اینگونه تعابیر گاه بر خلاف قرائت امروزی (روایت حفص از عاصم) به کار رفتهاند.
تازه های تحقیق
نتایج تحقیق
1. اخفش یکی از برجستهترین عالمان در ادبیات عرب محسوب میشود که تسلط او به علم نحو و لغت منجر به آن شده که در دانش قرائت و گزینش و ترجیح قرائت از میان قرائات مختلف نیز صاحب نظر باشد اما به لحاظ آشنایی و تسلط به قرائت هر قاری و شناخت قرائت قاریان مشهور، توان چندانی از او مشاهده نمیشود.
2. بررسی مبانی و نوع نگرش کلی اخفش به قرائت نشان میدهد که اولاً وی تعدد قرائت را به مرحلۀ نزول قرآن کریم مرتبط میدانست و ثانیاً اعتقادی به تواتر قرائات هفتگانه یا دهگانه نداشت و ثالثاً اعتقادی به صحت انحصاری یک قرائت نداشت.
3. معیارها و ضوابطی که از عملکرد اخفش برای تجویز و صحیح دانستن یک قرائت به دست میآید آن است که وی صحت قرائت را مشروط به موافقت با لغتی از لغات عرب و موافقت با اسلوبهای صحیح کلام عرب دانستهاست اما در گزینش و ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر، افزون بر این دو شرط، موافقت با رسم الخط مصاحف، موافقت با قرائت عموم یا اکثر قاریان و رجحان تفسیری یک قرائت را نیز مورد توجه قرار داده است.
4. بررسی عملکرد اخفش در مواجهه با روایت حفص از عاصم این حقیقت را نشان میدهد که وی در موارد مختلفی به صراحت قرائتی مخالف با روایت حفص از عاصم را برگزیده است از جمله: قرائت آیۀ «و ما یُخادِعون الا انفسهم» (بقره: 9)، آیۀ «قولوا للناس حَسَنا» (بقره: 83)، آیۀ «تَظّاهرون علیهم بالاثم و العدوان» (بقره: 85)، آیۀ «و کَفَلَها زکریا» (آلعمران: 37)، آیۀ «من الملائکة مُسَوَّمین» (آلعمران: 125)، آیۀ «غیرَ اولی الضرر» (نساء: 95)، آیۀ «انه عَمِلَ غیرَ صالح» (هود: 46)، آیۀ «عُذْراً أو نُذُراً» (مرسلات: 6)، آیۀ «و لا نکذّبُ بآیات ربنا و نکونُ من المومنین» (انعام: 27)، آیۀ «ألا إن ثموداً کفورا ربهم» (هود: 68)، آیۀ «فلا تقل لهما أفِّ» (اسراء: 23)، آیۀ «إنَّ هذان لساحران» (طه: 63) و «سواءٌ محیاهم و مماتهم» (جاثیه: 21). افزون بر اینکه اخفش در بیان قرائت آیات متعدد دیگری نیز هیچ اشارهای به روایت حفص از قرائت عاصم نداشته است.
5. برخی نویسندگان تعبیر «قرائة العامة» را شاهدی بر وجود قرائت واحد در بین تودۀ مردم معرفی کرده که مستقل از قرائت قاریان است در حالی که گزارشهای صریح تاریخی بر تعدد قرائت بین مردم دلالت دارد که بر این اساس حتی اگر تعابیری چون «قرائة العامة» به قرائت تودۀ مردم اشاره داشته باشد، در حقیقت به قرائت قاریان شهرهای آنان اشاره دارد چرا که طبق گزارشهای تاریخی، تودۀ مردم در قرائت، تابع قاریان شهر خود بودهاند. بههرحال تعبیر «قرائة العامة» در کتاب اخفش در برخی آیات، بر خلاف قرائت امروزی (روایت حفص از عاصم) به کار رفته است.
کلیدواژهها
موضوعات