نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
1 دکتری علوم قرآن و حدیث، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، ایران.
2 دانشیار گروه فلسفه علوم انسانی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، ایران.
چکیده
«نظریه زمینهای»، از روشهای کیفی است. این روش در پژوهشهای اجتماعی تفسیری برای تحلیل متون و استخراج نظریه از دادههای پژوهشی، در راستای ارائه نظریه درباره «موضوعات» اجتماعی و انسانی کاربرد دارد. محققان علوم انسانی دینی کاربست این روش را توسعه داده، برای تحلیل موضوعی متن قرآن و استخراج نظریه از آن بهخدمت گرفتهاند. از سویی، از دیدگاه شهیدصدر، روش اجتهادی معتبر برای اکتشاف نظریههای علمی قرآن، «تفسیر موضوعی» است، که هدف آن ارائه نظریه قرآن درباره «موضوعات» واقع زندگی بشری است. در واقع، از دیدگاه محققان دینیای که روش نظریه زمینهای را در رجوع به قرآن برگزیدهاند، این روش همچون تفسیر موضوعی عمل میکند؛ چراکه با ارائه یک موضوع به قرآن، به هدف کشف نظریه قرآنی، میخواهد یک تحقیق قرآنی را به انجام برساند. بنابراین، کاربست نظریه زمینهای در نظریهپردازی قرآنی، بهمثابه تلقی این روش، بهعنوان تفسیرموضوعی قرآن است. در مقاله حاضر، اعتبار این کاربست، با تکیه بر آرای شهیدصدر بررسی میشود.
مسائل این تحقیق، در دو ساحت نظریهسازی بر اساس روش نظریه زمینهای، و نظریهسازی بر اساس تفسیرموضوعی اجتهادی، مطرح میشود. بنابراین، در اعتبارسنجی و حلّ مسئله تحقیق، بهفراخور، از مبانی و قواعد روششناسی کیفی و روششناسی اجتهادی بهره برده میشود. یافته اصلی این تحقیق را میتوان از سنخ روششناختی دانست. در این تحقیق نشان داده میشود که در هر پژوهش نظریهپردازانه، از جمله در پژوهشهای علوم انسانی دینی و پژوهشهای نظریهپردازانه قرآنی، روش تحقیق باید با رویکرد علمی معتبر و منبع معرفتی معتبر، متناسب باشد. بر این اساس، بهرهمندی از روشهای تحقیق علوم انسانی رایج، همچون روش نظریه زمینهای، برای نظریهپردازی قرآنی از توجیه روششناختی لازم برخوردار نیست.
کلیدواژهها
موضوعات