علامه طباطبایی(رحمة ا... علیه) از مفسران بزرگ شیعه، روایات ترتیب نزول را غیرقابل اعتماد میداند و معتقد است که باید از طریق اجتهاد و توجه به سیاق به ترتیب نزول آیات و سور قرآن دست یافت. ولی آیا در مقام عمل، مطابق با تئوری خود عمل کرده است؟ البته روایات ترتیب نزول از منابع قابل توجه در تعیین ترتیب نزول آیات و سور قرآناند. برخی از مفسران برای تعیین ترتیب صرفاً به این روایات توجه دارند؛ ولی عدهای آنها را غیرقابل اعتنا میدانند و معتقدند از سیاق آیات و سور میتوان به ترتیب نزول آنها پی برد. علامه رویکردی تأییدی و تکمیلی نسبت به روایات دارند، ولی در مورد روایات ترتیب نزول اذعان میدارد که این روایات به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و دلایلی را نیز اقامه میکند که البته این دلایل جای نقد و بررسی دارد. از طرفی ایشان در تفسیر المیزان در همة موارد مطابق با تئوری خود عمل نکرده است و عملکردهایی متفاوت در مواضع مختلف دارد که در بعضی موارد اصلاً به روایت اشاره نمیکند و به اجتهاد اعتماد میکند، در مواردی از روایات به عنوان تأیید بر اجتهاد خود استفاده میکند و در مواردی به نقد روایت میپردازد که اینگونه عملکرد دال بر این است که صرفاً به یک روش نمیتوان تکیه کرد و باید روش تلفیقی اجتهادی - روایی را در پیش گرفت