نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
2 دانشجوی دکترا علوم قرآن و حدیث دانشگاه امام صادق(علیهالسلام)
چکیده
در طول 14 قرن، شاهد اختلاف آراء و عملکردها در خصوص نحوه مراجعه به قرآن کریم و استنباط معارف از آن بودهایم، بهطوریکه باعث ایجاد روشها و مناهج متفاوت گشته است. هر چند عوامل متعددی در این اختلاف نظرات و دیدگاهها نقش داشته است ولی یکی از مهمترین دلایل، عبارت است از تفاوت اعتماد و اعتقاد مفسران به جایگاه منابع و علوم مستفاد در فهم قرآن. در این نوشتار به بررسی جایگاه منابع دین یعنی «عقل» و «نقل» و همچنین نقش «سایر علوم» و تأثیر هر کدام در استنباط مفسّر، از دیدگاه علامه طباطبایی و آیتالله جوادی آملی که از رهروان روش تفسیری «قرآن به قرآن» میباشند پرداخته شده است.
سعی بر یافتن صراط مستقیم در لابلای نگاههای افراطی و تفریطی به منابع تفسیر، از اصول این دیدگاه میباشد که در آن قرآن به عنوان محور اصلی و میزان سایر منابع معرفی میگردد. با اینکه مجموع آیات قرآن، در فهم، نقش ویژهای دارد و خود قرآن برای ارائه مقصود خود نیاز به هیچ منبع دیگری ندارد، لکن بهرهگیری از عقل و همچنین روایات به شرط عدم مخالفت با آیات قرآن، در وصول به پیام دین ضروری تلقی شده است.
تأکید ویژه بر رعایت جایگاه هر منبع و مکانیسم مورد نظر در وصول به پیام قرآن و اسلام جزو اساسیترین مسائلی است که این دیدگاه مطرح میباشد.
کلیدواژهها
موضوعات