کتاب «الکافی» کهنترین جامع حدیثی در میان کتب اربعه است. تألیف این کتاب در ایام غیبت صغری بوده و محدث عالیقدری چون کلینی، بیش از بیست سال برای تألیف آن زمان صرف کرده است. از این رو، از آغاز تألیف، تا کنون چگونگی روایات آن از حیث صحت، مورد کاوش حدیث پژوهان امامیه قرار گرفته است. برخی با توجه به مقدمهی کلینی بر کتاب، حکم به صحت تمامی روایات آن داده اند. برخی دیگر با عنایت به تعریف متأخران از حدیث صحیح، این نسبت را نپذیرفتهاند و در صحت احادیث آن مناقشه کردهاند. در میان حدیث پژوهان معاصر، محمد باقر بهبودی ضمن رد صحت تمامی احادیث کافی، تنها کمی بیش از ربع احادیث آن را صحیح دانسته و کتابی از مجموعهی این احادیث با نام «صحیح الکافی» تألیف کرده است. هر چند در روش شناسایی احادیث صحیح و شناخت روایات معاریض، علیل و ضعیف، روشهای بدیعی از سوی وی ارائه شده است، لیکن روشها و معیارهای او از سوی حدیث پژوهان دیگر مورد نقد قرار گرفته است. افزون بر این، اصل تألیف چنین کتابی نیز مورد انتقاد برخی از پژوهشگران معاصر واقع شده است. در میان معاصران آیت الله سید ابوالقاسم خویی و شاگرد وی مسلم داوری معیارهایی در جهت صحیح دانستن روایات بیشتری از الکافی مطرح کردهاند. این مقاله سعی دارد ضمن بررسی مهمترین دیدگاههای این سه حدیث پژوه معاصر در خصوص صحت احادیث کافی، به مقایسه و نقد آنها بپردازد.