برای تولید علم در هر یک از رشته های علوم انسانی ویژگیهای انسان، ظرفیتهای خاص او و عوامل تکامل و انحطاطش باید روشن شود. اینها همه میتواند در نوع ، کیفیت و نتایج علوم انسانی اثرگذار باشد. به همین دلیل مبانی انسانشناختی علوم انسانی غربی با مبانی انسانشناسی علوم انسانی اسلامی متفاوت است. علوم انسانی نشات گرفته از غرب، نتایج و عواقبی را برای فراگیران و دانشمندان این کشورها خواهد داشت که در موارد زیادی با فرهنگ، دین ، ارزشها و هنجارهای جامعه اسلامی در تعارض است. برای حل این مساله، پژوهش حاضر بخشی از مبانی علوم انسانی را که به شناخت انسان و ویژگیهای او مربوط میشود و میتواند دستاوردهای علوم انسانی را تغییر دهد و درعینحال در آثار موجود بهطور نظام مند به آنها پرداخته نشده، با استناد به قرآن کریم مورد بررسی قرار داده است. نوشتار پیش رو، با روش توصیفی تحلیلی و با بررسی دیدگاه چندین دانشمند معاصر ازجمله امام خمینی و پیروان مکتب فکری علامه طباطبایی، شش مبنا را که از مهمترین مبانی انسانشناختی در علوم انسانی اسلامی هستند و میتوانند سرنوشت علوم انسانی موجود را تغییر دهند مورد بحث قرار میدهد.